داستان های واقعی Fundamentals Explained
داستان های واقعی Fundamentals Explained
Blog Article
خانواده پرون اطلاع چندانی نداشتند از اینکه گفته میشد زمانی در این خانه ۲۰۰ هکتاری، زنی به نام باثشبا تایر و چهار فرزندش زندگی میکردند که سه نفر از آنها در جوانی مردند.
در بین دو ساختمان، یک شکل ظاهر شد؛ تجسم تیره و زنانهای در گوشهای ایستاده بود.
گرچه مورگان در اتاق ۳۳۲۷ (۳۰۲ سابق) ماند، اما شبح او در جای دیگری ظاهر شده است. به عنوان مثال در اتاق ۳۵۱۹ (که قبلاً ۳۵۰۲ بود و برای خدمتکاران در نظر گرفته شده بود) چندین مورد مشاهده شده است. در اثبات این داستان واقعی ارواح، مهمانان گزارش دادهاند که اشیاء سرخودانه حرکت میکردند.
داستان
برخی ادعا میکنند که موقعیت مسافرخانه در امتداد این دو خط لی، به طور تصادفی مستقیماً به استون هنج انگلستان منتهی میشود و بنابراین باید مکانی با انرژی معنوی قوی باشد.
شبی پدری همراه دخترش، در جادهای کم تردد در بیرون شهر رانندگی میکرد. آنها کل روز را نزد مادر دخترک که در بیمارستان بستری بود سپری کرده بودند و شب هنگام در حال برگشت به خانه بودند. دختر در حالی که به صدای ضربات قطرههای باران روی سقف ماشین گوش میکرد، خواب چشمانش را سنگین و شروع به چرت زدن کرد.
دانیل لوتز (در آن ماه که خانوادهاش در آمیتیویل زندگی میکردند کودک بود)، میگوید که هنوز درباره زمان اقامتش در آنجا کابوس میبیند.
نباید اینطور میشد به ما گفته بودند بعد از عقد مهرتان به دل هم میافتد ولی تا الان احساس ما هیچ تغییری نکرده است و همچنان همان احترام و حسی را داریم که قبل از ازدواج داشتیم؛ حسی که من به نازنین دارم مانند حسی است که به خواهرم دارم و این حس تغییری نمیکند و اگر قرار بود تغییر کند تا به حال کرده بود.» نازنین هم حرفهای رامین را تاييد کرد و گفت كه به رامین همانند برادرش نگاه میکند.سمت و سوی صحبت را به این مسیر بردم که آیا واقعا نمیشد با بهکارگیری رفتار جراتمندانه و پافشاری بر آن جلوی این وصلت را گرفت؟ آیا نمیتوانستند زیر بار این ازدواج نروند؟ البته بیشتر روی سخنم با رامین بود چون شاید این کار برای یک دختر در فرهنگهای سنتی خیلی سخت باشد ولی یک پسر قدرت بیشتری دارد و شايد بهتر بتواند روی نظر خودش پافشاری کند.
بسیاری از اوقات ما میدانیم تصمیممان اشتباه است اما به دلیل احساسات یا لجبازی یا حتی اثبات خود به دیگران، تصمیم اشتباه را عملی میکنیم و شادی کوتاهمدت و رنج بلند مدت را برای خود ایجاد میکنیم.
هدف بیاحترامی به بزرگترها نیست بلکه آزاد بودن برای انتخابی مهم است ما در زندگی برخی از عوامل و فاکتورها را انتخاب نمیکنیم مثلا ما انتخاب نمیکنیم در کدام شهر یا کشور به دنیا بیاییم ولی برخی دیگر از موارد را باید با درایت و دقت انتخاب کنیم مانند رشته تحصیلی، محل زندگی، دوست و همسر بنابراین بهتر است به خود و حق انتخاب خویش بیشتر احترام بگذاریم و توجه داشته باشیم که هر کدام از ما یک هویت منحصر به فرد داریم كه بايد آن را حفظ کنیم.
او بلافاصله به یک رسانه معنوی مراجعه کرد که به او گفت این بدبختیها، انتقام ارواح شیطانی کسانی است که توسط تفنگهای وینچستر کشته شدهاند.
گویا این کافی نبود، ظاهراً مسافرخانه توسط یک جادوگر نیز تسخیر شده است که قبل از دستگیری و قتل، در جستجوی یک سرپناه، به آنجا رفته بود.
بنابراین، بدون هیچ پمپ سالم و درحالیکه کاملاً از مسیر خارج شده بود، کاپیتان تصمیم گرفت کشتی را رها کند تا سعی کند افراد خود را نجات دهد.
و من کتاب میخونم، مادرم تعریف میکنه، من گوش میدم، من حرف می زنم و مـادرم یا پدرم چرت می زنند و شب می خوابیم… صبح صبحانهاي میخوریم، بعد برمیگـردم بـه زندگی!
مولی رو به مادرش کرد و فریاد زد: “مامان، من اینو میخوام!”